زندگی نامه حضرت ابوبکر(رض)
ابو بکر عبد الله بن عثمان بن عامربن کعب بن سعبد بن تیّم بن مرّه از سابقین در اسلام و نخستین خلیفه پیامبراسلام rمیباشند. پدرش ابوقحافه (عثمان) و مادرش امّ الخیر (سلمی بنت صخر بن عمرو بن کعب) که هردو از بنیتیّم بودند.
حضرت ابوبکر (رض)بنابر برخی از روایات و قرائن دو سال چند ماه پس از عام الفیل (احتمالاً در سال 572م) در مکه زاده شده اند
ابوبکر یکی از القاب آن حضرت است که علاوه بر آن، ایشان را به القابی غیر از این صدا میزدند مثل صدّیق، عتیق، و صاحب الرسول الله(ص)از میان این القاب، بیشتر همان لقب ابوبکر است که در میان مردم شهرت بیشتر یافته است. در برخی از منابع ذکر شده که چون آن حضرت پسری به نام «بکر» داشته اند،از این جهت ایشان را ابوبکر گفتهاند.
سیمای حضرت ابوبکر(رض):
برخی از منابع حضرت ابوبکر(رض) را مردی بلند قامت، لاغر، سپید چهره با پیشانی برجسته، چشمانی گرد و فرونشسته، گونههای کم گوشت و ریشی اندک که آن را با حنا و کتم رنگ میکرد وگاه از بسیاری، رنگ به سرخی میزد، توصیف کردند.
شخصیت حضرت ابوبکر (رض):
حضرت ابوبکر(رض) شخصی نرم خویی، دوست داشتنی و خوش برخورد بوده است و در برخی از منابع آن حضرت را به بسیار رقیق القلب و اشک در آستین بوده توصیف کردند
شیوه زندگی حضرت ابوبکر(رض):
شیوه زندگی آن حضرت را از دو جهت میتوان بررسی کرد یکی قبل از اسلام آوردنش که در منابع آمده مرد تاجر وبسیار ثروتمند بوده است، که زندگی رفاه و خوبی داشته و در برخی از روایات دیگر آمده است که حضرت ابوبکر(رض) زمانی که به اسلام گرویدند، چهل هزار دینار داشته اند که تمام آن را به رسول الله(ص) و در راه اسلام نفقه کردند. بعضی از روایات این روایت را تصدیق میکند، مثلاً رسول الله (ص) در روایتی میگوید: هیچ مالی مثل مال و دارایی ابوبکر به من منفعت نرسانده است
امّا بعد از این که به اسلام گرویدند، زندگی فقیرانه ای داشته اند. روایت است که وقتی حضرت ابوبکر(رض) از مکّه هجرت نمود، از 40.00 دینار جز 5 دینار همراه نداشت حتی زمانی که حضرت به خلافت رسیده بودند، خود را از مردم فقیر برتر نمیدانستند و مثل آنها زندگی عادی را انتخاب کرده بودند.
در برخی از منابع دیگر آمده است حضرت ابوبکر(رض) در مکانی به نام« سنخ» با همسرش حبیبه دختر خارجه دراتاقی از شاخه خشک درخت خرما زندگی میکرد، و تا 6 یا 7 ماه پس از بیعت که به مدینه آمد، چیزی بر آن نیفزود. روزها گاه پیاده و گاه سوار به مدینه میآمد. و پس از عشا پیش خانواده اش باز میگشت. در« سنخ» برای همسایگان شیر میدشید و گوسفندانش را به چرا میبرد و تا مدتها پس از بیعت نیز بدین کار ادامه میداد.
رحلت حضرت ابوبکر(رض):
در مورد رحلت حضرت ابوبکر(رض) نوشته اند، حضرت ابوبکر(رض) در روز دوشنبه 7 جمادی الآخر که روز سرد بود، غسل کرد و در پی آن تب کرد و بستری شد. و این بیماری 15 روز طول کشید تا سر انجام در شامگاه سه شنبه 22 همان ماه و پس از 62 سال عمر و 2 سال و 3 ماه 22 روز خلافت در گذشت
فضیلت حضرت ابوبکر(رض) در قرآن:
با توجه به سیرة فردی حضرت ابوبکر(رض) و تمجیدهای قرآن از افراد محسن، صالح، صابر، مجاهد و . میتوان آیاتی زیادی را در فضیلت ایشان ذکر کرد اما با توجه به کم بودن براشور به ذکر دو تا از آن آیات الهی اشاره میکنیم.
الف) یکی از آیات قرآن که فضیلت حضرت ابوبکر(رض) را نشان میدهد. سوره توبه آیه 40 است که حضرت ابوبکر(رض) از مکه به مدینه هجرت نمودند و در راه این آیه نازل شد که خداوند میفرماید:
إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُواْ ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُواْ السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ( یعنی اگر او را یار نکنید، خداوند او را یاری کرد؛(و در مشکلترین ساعات او راتنها نگذاشت) آن هنگام که کافران اورا (از مکه) بیرون کردند، در حالی که دومین نفر بود و یک نفر بیشتر همراه نداشت): در آن هنگام که آن دو در غار بودند، و او به همراه خود میگفت: غم مخور، خدا با ماست». در این موقع، خداوند سکینه (و آرامش خود را بر او فرستاد؛ و با لشکرهایی که مشاهده نمیکردید، او را تقویت نمود؛ و گفتار (و هدف) کافران را پایین قرار داد، (و آنهارا با شکست مواجه ساخت؛) و سخن خدا (و آیین او)، بالا(وپیروز) است؛ و خداوند عزیزوحکیم است)
ب) آیة دیگری که بر فضیلت آن حضرت دلالت میکند:
آیه ]وَسَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّ)[ ( یعنی به زودی با تقواترین مردم از آن دور داشته میشود، همان کس که مال خود را (در راه خدا) میبخشد تا پاک شود). تا آخر آیه را می گویند در فضیلت حضرت ابوبکر(رض) نازل شده است ابن جوزی میگوید: ]اجمعوا علی انها نزلت فی ابیبکر[،(یعنی تمام علما اتفاق دارند بر اینکه این آیات در فضیلت حضرت ابو بکر(رض) نازل شده است
فضیلت حضرت ابوبکر(رض) در روایات:
روایات زیادی بر فضیلت حضرت ابو بکر(رض) وارد شده است امّا به طور اختصار به چندی از این روایات اشاره میکنیم.
1- ازابن عباس(رض) روایت شده است که رسول الله(ص) فرمودند: «لو کنت متخذأ من امّتی خلیلاً لا تخذت ابابکر ولکن اخیو صاحبی»(یعنی اگر من از امتم خلیل انتخاب میکردم، قطعاً ابوبکر را خلیل خود قرار میدادم ولی ایشان برادر و دوست من هستندو همچنین ابن عساکر از ابن عباس روایت میکند که ایشان فرمودند: رسول الله(ص) فرمودند: «ما احد عندی اعظم یدأ من ابیبکر و اسانی بنفسه و ماله و انکحنی ابنته»( یعنی هیچ کس غیر از ابوبکر نزد من دست بزرگ نداشت چون ایشان مرا با جان و مالش محکم ساخت و دوخترش را به من تزویج نمود
2- و همچنین احمد بن حنبل از حضرت علیuروایت میکند که ایشان فرمود: «خیر هذه الامة بعدنبیهم ابوبکر، وعمر»(یعنی بهترن این امت بعد از پیغمبرشان ابوبکر و عمر است.)
از تمام این روایات، وروایات دیگر که ذکر آنها طلانی خواهد شد، به دست میآید که حضرت ابوبکر(رض) فضیلت و جایگاه بزرگی در نزد پیامبرr و اصحاب ایشان داشته است.
زندگی نامه حضرت محمد (ص):
نام: محمد بن عبد الله
حضرت محمد (ص) در تورات و برخى كتب آسمانى «احمد» ناميده شده است. آمنه، دختر وهب، مادر حضرت محمد (ص) پيش از نامگذارىِ فرزندش توسط عبدالمطلب به محمّد، وى را «احمد» ناميده بود.
كنيه حضرت محمد (ص): ابوالقاسم و ابوابراهيم.
القاب حضرت محمد (ص): رسول اللّه، نبى اللّه، مصطفى، محمود، امين، امّى، خاتم، مزّمل، مدّثر، نذير، بشير، مبين، كريم، نور، رحمت، نعمت، شاهد، مبشّر، منذر، مذكّر، يس، طه و.
منصب حضرت محمد (ص): آخرين پيامبر الهى، بنيانگذار حكومت اسلامى و نخستين معصوم در دين مبين اسلام.
تاريخ ولادت حضرت محمد (ص): روز جمعه، هفدهم ربيع الاول عام الفيل برابر با سال 570 ميلادى (به روايت شيعه). بيشتر علماى اهل سنّت تولد آن حضرت را روز دوشنبه دوازدهم ربيع الاول آن سال دانسته اند.
عام الفيل، همان سالى است كه ابرهه، با چندين هزار مرد جنگى از يمن به مكه يورش آورد تا خانه خدا (كعبه) را ويران سازد و همگان را به مذهب مسيحيت وادار سازد؛ اما او و سپاهيانش در مكه با تهاجم پرندگانى به نام ابابيل مواجه شده، به هلاكت رسيدند و به اهداف شوم خويش نايل نيامدند. آنان چون سوار بر فيل بودند، آن سال به سال فيل (عام الفيل) معروف گشت.
محل تولد حضرت محمد (ص): مكه معظمه، در سرزمين حجاز (عربستان سعودى كنونى).
نسب پدرى حضرت محمد (ص): عبدالله بن عبدالمطلب (شيبة الحمد) بن هاشم (عمرو) بن عبدمناف بن قصّى بن كلاب بن مرّة بن كعب بن لوىّ بن غالب بن فهر بن مالك بن نضر (قريش) بن كنانة بن خزيمة بن مدركة بن الياس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان.
حضرت محمد (ص) روايت شده است كه هرگاه نسب من به عدنان رسيد، همان جا نگاه داريد و از آن بالاتر نرويد. اما در كتابهاى تاريخى، نسب آن حضرت تا حضرت آدم(ع) ثبت و ضبط شده است كه فاصله بين عدنان تا حضرت اسماعيل، فرزند ابراهيم خليل الرحمن(ع) به هفت پشت مىرسد.
مادر حضرت محمد (ص): آمنه، دختر وهب بن عبد مناف.
اين بانوى جليل القدر، در طهارت و تقوا در ميان بانوان قريشى، كم نظير و سرآمد همگان بود. وى پس از تولد حضرت محمّد(ص) دو سال و چهارماه و به روايتى شش سال زندگى كرد و سرانجام، در راه بازگشت از سفرى كه به همراه تنها فرزندش، حضرت محمّد(ص) و خادمهاش، ام ايمن جهت ديدار با اقوام خويش عازم يثرب (مدينه) شده بود، در مكانى به نام «ابواء» بدرود حيات گفت و در همان جا مدفون گشت.
و چون عبدالله، پدر حضرت محمد(ص) دو ماه (و به روايتى هفت ماه) پيش از ولادت فرزندش از دنيا رفته بود، كفالت آن حضرت را جدش، عبدالمطلب به عهده گرفت. نخست وى را به ثويبه (آزاد شده ابولهب) سپرد تا وى را شير دهد و از او نگهدارى كند؛ اما پس از مدتى وى را به حليمه، دختر عبدالله بن حارث سعديه واگذار كرد. حليمه گرچه دايه آن حضرت بود، اما به مدت پنج سال براى وى مادرى كرد.
درباره این سایت